دی ۱۴، ۱۳۹۲

فردا ۱۴ درجه از امروز گرمتر است



فرق بین بد و بدتر، مثل اختلاف دمای هوای امروز و فردای تورنتو است. فردا ۱۴ درجه از امروز گرمتر است. ۱۴ درجه گرمتر، معمولا یعنی‌ اختلاف دمای زمستان و بهار. اما از ۲۰- درجه به ۶- درجه رسیدن تفاوت چندانی به حال ما نمی‌کند. هوا همچنان زیر صفر است. هنوز آنقدر سرد است که حتا یخ‌ها هم آب نمی‌شود.
نتیجه‌ی اول اینکه وقتی آدم به قول اینها  deep in shit باشد، چه یک کمی بالاتر، چه یک کمی پایین‌تر. یا به قول خودمون آب که از سر گذشت، چه یک وجب، چه صد وجب.

برای من که با بچهٔ سه ماهه‌ام توی خانه نشسته‌ام، آواز می‌خونم، آشپزی می‌کنم، هر وقت خوش که دست دهد فیلمی می‌بینم، و برنامهٔ مسافرت به سواحل گرم فلوریدا می‌چینم،  هیچ توفیری ایجاد نمی‌شود. اما از قرار معلوم همین اختلاف دما برای عده‌ای خیلی فرق می‌کند. برای کسانی که هر روز با اتوبوس رفت و آمد می‌کنند. آن‌هم با بچه‌ی کوچک و کالسکه به‌دست. برای بی‌خانمان‌های مرکز شهر. برای راننده‌های تاکسی. حتا برای آتش‌نشان‌ها- و  آتش گرفته‌ها. چون امروز وقتی‌ رفته بودند برای خاموش کردن آتش، آب توی شلنگ یخ زده بود!
نتیجهٔ دوم اینکه اگر جزو مرفهین کم درد باشی‌، بد و بدتر برایت مثل سگ زرد و شغال فرق زیادی ندارد. اما اگر درگیر زندگی‌ واقعی‌ باشی‌ آن وقت است که بد را به بدتر ترجیح میدهی‌ که هیچ، جشن هم می‌گیری که بدتر تمام شد و بد آمد. 


خوبی‌اش این است که می‌دانیم هوای تورنتو نرم نرمک و با جان کندن بالاخره به بهار می‌رسد. یعنی‌ یک جایی‌ این ۱۴ درجه گرمتر شدن‌ها بلاخره می‌شود مثلا از ۸ درجه به ۲۲ درجه رسیدن که آنوقت برای همه کلی‌ فرق می‌کند. بدی‌اش این است که زمستان هنوز چهار ماه دیگر ادامه دارد و این چهار ماه گاهی آنقدر طولانی‌ می‌گذرد که امید آدم ته می‌کشد.
نتیجهٔ سوم اینکه اگر تغییر از بدتر به بد تداوم داشته باشد، بالاخره یک وقتی‌ به خوب و خوب‌تر می‌رسد. کار وقتی‌ خراب می‌شود که هی‌ بین بد و بدتر لوپ بزنیم.

۷ نظر:

  1. توی دهاتِ ما می‌گویند مطالبی مثل پانوشتِ دوم کلهم اجمعین زائد است. از آن زائدتر آن علامت تعجب آخرش پانوشت است که به خواننده می‌گوید: "هی بزغاله! تیکه پروندما، اگر نفهمیدی بفهم." چوپونِ ده ما معتقد است بیش از 95 درصد علامت تعجب‌ها در نگارش فارسی کنونی همین حکم را دارند اما خب به حرفِ چوپون حرجی نیست.
    نتیجه‌ی غیراخلاقی: اولندش اگر دنبال طنز یا کنایه خود ندوید و توضیحش ندهید، خدا بهتر قبول می‌کند. ثانیاندش هرجا خواستید علامت تعجب به کار ببرید از یک تا ده بشمارید و نفس عمیق بکشید بعد ببینید هنوز می‌خواهید از آن علامت تعجب استفاده کنید یا نه.

    پاسخحذف
  2. ممنون از نقد تیز شما بر این پست آبکی من. کاملا حق با شماست. از اولش هم این تیکه آخر حس خوبی‌ نداشت. به خصوص علامت تعجبش.

    من کلا زیاد از علامت تعجب استفاده می‌کنم. گاهی هم ۳ تا پشت سر هم می‌کارم. این یکی‌ را باید به عنوان مثال بد یک جائی‌ ضبط کنم که یادم بماند :)

    یک مشکل شاید اینجاست که این علامت در فارسی و انگلیسی کاربرد‌های مختلف دارد. -تا جائی‌ که من دیده‌ام البته. تا چوپون شما چه بگوید:)

    مثلا دوستان کانادایی ایمیل میزنند:
    !Hi Manda
    و مدیر کانادایی در انتهای ایمیل می‌نویسد:
    !Thanks

    در حالیکه من اگر به فارسی بنویسم "متشکرم!" از ۱۰۰ تا فحش بدتر است/میتواند باشد.

    پاسخحذف
  3. در فارسی هم علامت تعجب هایی داریم که به از منادی به کار میروند. البته من اون ناشناس قبلی نیستم و می دونم منادی هم عربی است! ( با اجازه علامت تعجب)
    مثلا خدایا!
    یا سلام!
    ولی خوب در مورد مثلا با سپاس! جایی چیزی ندیدهام

    پاسخحذف
  4. من ضمن ابراز عدم وابستگی به هردو ناشناس قبلی، لازم دانستم بگویم که ناشناس دوم راست می‌گوید. مثلاً ناشناس اول بعد از بزغاله علامت تعجب را به نشانه‌ی منادی به کار برده است. فکرنکنم منظور ناشناس اول این بوده که علامت تعجب را از فارسی اخراج کنیم بلکه می‌گوید طنز و کنایه آن است که خود ببوید نه آنکه علامت تعجب بگوید.

    پاسخحذف
  5. ناشناس ۳، هر چند جملهٔ آخرت را دوست دارم اما با آن موافق نیستم. من علامت تعجب را آخر جمله‌ای که با لحن طنز یا تعجب نوشته‌ا‌‌‌م میگذارم، همونجوری که علامت سوال را در آخر جملهٔ پرسشی. نمی‌شه گفت که جملهٔ سوالی آن است که خود ببوید نه آنکه علامت سوال بگوید.

    اینجا (در آمریکای شمالی) وسط سریال‌های کمدی تلویزیونی، هر جایش که خنده دار است صدای خندهٔ‌ حضار پخش میکنند. نمونه‌اش سریال معروف فرندز که به زبان‌های مختلف دوبله شده. اوایل میرفت تو اعصابم که یعنی‌ چی‌؟ یعنی‌ دارن به بیننده میگن که اینجایش باید بخندیم؟ الان که عادت کرده‌ام برایم جالب هم هست. حس این را دارد که داری با جمع می‌خندی. انگار که مثلا توی سالن سینما نشستی. برای من یک همچین حالتی دارد علامت تعجب.

    پاسخحذف
  6. من همان ناشناس 3 هستم و اصراری ندارم شما با من موافق باشید ولی هیچیک از طنزنویسان شناخته شده از علامت تعجب در طنزشان استفاده نمی‌کنند. از منتقدان سیاسی اجتماعی بنام هم ندیده‌ام کسی کنایه‌اش را چاشنی علامت تعجب کند. در منابع دستوری نیز دربحثِ کاربرد علامت‌های نقطه‌گذاری جایی نوشته نشده که برای طنز و کنایه به کار می‌رود (البته توجه بفرمائیدکه تعجب را ذکر نکردم).
    در ویکی‌پدیای فارسی ذیل مدخل علامت تعجب
    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%AA%D8%B9%D8%AC%D8%A8
    نوشته‌است
    "علامت‌های تعجب ممکن است برای تأکید بیشتر تکرار شوند («معرکه‌است!!!»)، ولی این رویّه در نوشتار رسمی غیرقابل‌قبول است."
    اما انشالله که ذکر مثال آمریکای شمالی نمونه‌ی مغالطه‌ی"در خارج/کشورهای پیشرفته چنین است پس درست است" نباشد ولی دربابِ آن شوها چند نکته گفتنی است:
    1. سریال‌هایی مانند "فرندز" نمونه‌های خیلی‌خوب محصولات فرهنگی عمیق/اندیشه‌برانگیز نیستند.
    2. مطابق مدخل ویکیپدیا
    http://en.wikipedia.org/wiki/Laugh_track
    در همان آمریکای شمالی هم این خنده‌های مصنوعی از آغاز بسیار مناقشه‌برانگیز بوده است. از دهه‌ی 1990 به بعد نیز این رویه روبه افول گذاشته‌است. دربخش پایانی این مقاله پژوهش‌های انجام شده و استدلال‌های له و علیه این خنده‌ها ذکرشده است. من شخصاًنظر کارل مارلینگ را بیشتر می‌پسندم.
    3. اگر کانادا را هم جزو آمریکای شمالی بدانیم، همین مدخل می‌گوید که بیشتر کمدی‌های کانادایی این خنده‌ی مصنوعی را ندارند.
    انگلستان (که به اندازه‌ی آمریکای شمالی خارج نیست) نیز همین وضع را دارد.

    پاسخحذف
  7. خوشحالم خواننده دقیق و آگاهی مثل شما اینجا را می‌خواند. لینک ها برایم بسیار جالب بود. هر چند باز هم می‌گویم این وبلاگ نوشتار رسمی نیست.

    پاسخحذف