دی ۲۷، ۱۳۹۰

خوشبخت ترین

پسرکم ۲۱ ماهه شده. شیرین کاریهاش از حد شمارش خارج است. حرف زدنش، شعر خوندنش، نقاشی کشیدنش و عدد شماریش! شبا کنارم می‌خوابه و همیشه در لحظه قبل از خواب میاد دستشو میندازه دور گردنم. محکم صورتمو به صورت نرمش میچسبونه. و بعدش به خواب میره. خواب نانازی ملوسی و راحت. اما خوشبخت ترین لحظهٔ من وقتیه که نمیذاره باباش بغلم کنه :) کلی‌ میخندیم از کارش. میاد دست باباشو کنار میزنه و جیغ میزنه میگه " نو دست! مامان منه!"

پانوشت ۱: نترسین. بعد از اینکه خوابید میذاریمش توی تخت خودش! اما اینجوری راحت تر می‌خوابه. دیگه گریه زاری نمیکنه.

پانوشت ۲: نو دست یعنی no دست! دست نزن!